یادگارِعُمر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:, :: :: نويسنده : علی
اَنوَری. گر دل و دست بحر و کان باشد به نظم آورد و صبح روز دیگر برای عرض قصیده متوجه اردوی سلطان سنجر گشت و آن را به عرض رسانید. سلطان از شنیدن آن قصیده بسیار خوشش آمد و او را از زمرۀ ملازمان درگاه ساخت و برای او مشاهره و جامگی مقرر فرمود و او در ملازمت سلطان به مرو رفت. حکیم انوری پس از آنکه به خدمت سلطان پیوست مدت زمانی ملازم موکب سنجری بود و در سفر و حضر در خدمت سلطان به سر میبرد. از گفتۀ دولتشاه چنین برمی آید که انوری تا وقتی به دربار سنجری بار یافت شعری نگفته و این قصیده اولین قصیده و نخستین شعر اوست که سروده ولی از این دو بیت که در همان قصیده آمده : خسروا بنده را چو ده سال ست معلوم میشود که انوری سالها بوده که شعر میگفته و از ده سال پیش آرزوی مجلس سلطان را داشته و میخواسته که مدیحۀ خویش را به سلطان عرضه بدارد و تا این وقت او را ممکن نشده است. گویند در عهد دولت سنجر حکیم انوری که سرآمد منجمان زمان بود، نظر به اینکه اجتماع کواکب سبعه در برج میزان که هوائی ست اتفاق افتاد حکم کرد که طوفان هوایی شود (چنانکه در بروج مائی اجتماع شد در عهد نوح نبی و طوفان مائی شد) جمعی از این حکم مخوف شده محکمها برای خود ساختند و تشویش عظیم داشتند. اتفاقاً همان شب شخصی چراغی روشن بر سر مناره ای بلند نهاد. از غرایب امور اینکه این قدر نسیم حرکت نکرد که آن چراغ فرونشیند علی الصباح سلطان و ندیمان با او معارضات نمودند و اورا معاتب ساختند و حکیم متمسک به معاذیر شد. گویند آن سال خرمنها نیز از نوزیدن باد در صحراها ماند. انوری از تشویش به ولایت بلخ گریخت. شاعری دربارۀ حکیم انوری گوید : گفت انوری که از اثر بادهای سخت انوری را طبعی مقتدر و فکری نیرومند و قریحه ای توانا بوده و به آوردن معانی باریک و تعبیرات دقیق خاطرش منقاد و هرچه را میخواست بدون رنج و زحمتی فکرش بدان سماحت میکرد چنانکه خود در این معنی گوید : خاطری دارم منقاد چنانک اندر حال و به واسطۀ همین قدرت طبعی که داشت مضامین و معانی مختلف را در وقایع نگاری و داستان سازی و وصف طبیعت و تصویر مناظر و ابراز تمایلات به خوبی به رشتۀ نظم درمیآورد و با تسلط کامل در تمام اقسام سخن وارد میشد از اینرو شعرش در شیوایی و دلربایی و آوردن معانی تازه و استدلال شاعرانه از معاصرین خویش بلکه از بیشتر کسانی که قبل از او و بعد از او شعر گفته اند برتر و ممتازتر است و از خصوصیات شعر او تشبیهات و استعارات بدیع اوست که لطف و طراوت و تازگی مخصوصی دارد. و چون مردی حکیم و فیلسوف و منجم و ریاضی دان بود مسائل این علوم و مصطلحات این فنون را در نظم خویش درآورده و معلومات خود را در خلال اشعار به خوبی آشکار کرده است و این خود یکی از عللی است که موجب غموض و پیچیدگی شعر وی گردیده و فهم آن برای خوانندگان دشوار شده است. از اوست : اگر محول حال جهانیان نه قضا ست و نیز : گر فروبستم در مدح و غزل یک بارگی وی در آخر عمر زهد و تقوی پیشه کرد و از ملازمت سلطان و ارباب دولت بازآمد. (مجالس النفایس). در تاریخ رحلت انوری نه قول مختلف ذکر کرده اند ... روایاتی که پیش از ٥٨٢ ه.ق. است قطعاً درست نیست زیرا انوری دربارۀ قران سبعۀ سیاره که در ٥٨٢ روی داده است حکمی کرده است که معروف است و در بسیاری از کتابها بدان اشاره کرده اند. برای تفصیل بیشتر و شرح احوال وی به مقدمۀ ج ٢ دیوان انوری چ مدرس رضوی مراجعه شود. |
|||
|